جشن شب چله عمو سعید
سلام دخترم خوبی چشم ستاره ای من؟ ایشالا دیگه مامان مریض نشی گل قشنگم ایشالا دیگه همیشه با بابات باشی و ازش جدا نشی اره عزیزم ما الان تربت هستیم خونه بابا حسین خدا رو شکر بهتریم جفتمون و استراحت کردیم و مامان زهرا و بابا جون کلی زحمت مارو کشیدن.دستشون درد نکنه😙😙و کلی هم تقویتمون کردن تا دوباره مثه سابق سرپا شیم. جمعه پیش اورژانسی اومدیم بدون خرید لباس و .. آخه چندتا جشن داشتیم و خواهیم داشت.اما من و شما که خرید نرفتیم تهران برای همین اینجا تند تند داریم دنبال لباس میگردیم.ولی یکم سخته چون خیییلی سرده و تو هم پیش هیشکی واینمیستی که من بر م خریدو فقط من رو میخواهی.حتی نمیزاری تا توی یک اتاق برم و چیزی رو بردارم و این...
نویسنده :
مامان بهناز
9:40