هانا جونهانا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
مامان بهنازمامان بهناز، تا این لحظه: 37 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

هانا امید من و بابا

عاشق زندگیمم

سفر بخیر گذشت!!

1394/8/19 17:32
نویسنده : مامان بهناز
478 بازدید
اشتراک گذاری

سللاااااام نازدونه مامان سلامم دردونه من

مامان فدای دختر ماه و باشعورش بشه

قربونت برم که اینقد خانومی کردی و اصلا مامان رو اذیت نکردی

صبح جمعه 9.5 بیدار شدی و من حسابی اولش استرس گرفتم چون حس کردم برنامه ها بهم ریخت و تو تا قبل از پرواز خوابتو میکنی و تو هواپیما اذیت میشی.اما حوشبختانه تو فرودگاه کلی سرگرم ادما و چهره های جدید شدی و با وجود تاخیر یک ساعته نخوابیدی و همین که وارد هواپیما شدم و نشستم خواب رفتی تا وقتی که هواپیما نشست .اونم چه خوابی!!تو این چند ماه اینقد عمیق نخوابیده بودی.منم هی خدای مهربون رو شکر میکردم

مرسیییییییی دختر خوب و عزیزم 

دیگه میخوای اروم شی تا مامان بیشتر باهات حال کنه😚😚😙

الانم کرمان هستیم و تو طبق معمول در حال شیرخوردن لالایی و منم وقت کردم بنویسم

اولش با همه غریبی میکردی و گریه و میچسبیدی به من ولی الان یکم بهتر شدی و داری باهاشون دوس میشی ولی بغلشون جز بغل مامانی و بابایی نمیری😮

که خوب البته حقم داری و برات آشنا نیستن و کم میبینیشون و اینم یکی از ویژگی های سن عروسک منه

اینم چند تا عکس از دخترم توی فرودگاه و خونه بابا حمید که تو روروئک سوگند طلا هستی

راستی نی نی های خاله و دایی برات کلی تجهیزات اوردن که اذیت نشی کوچولوی ناناز و تو هم حسابی با اونا ذوق میکنی و براشون میخندی

 

 

 

 

 

 

 

راستی مامانی توی این سفرت اولین آرایشگاهت رو هم پیش دوستمون محبوبه خانوم بردم و حسابی ترسیده بودی و گریه میکردی.

فدای دل کوچیکت بشم که اندازه یک گنجیشکه و اینقد میترسی و به من میچسبی

 

و اینم عکس شما با موهای کوتاه

پسندها (2)

نظرات (5)

عاطفه
23 آبان 94 23:54
عزیییزززم!این عکس اخریه خ نانازه پیشه ماهم بیاین دلمون واستون تنگ شده [مرسی خاله عاطفه جون مهربون.چشم حتما سفر بعدی میایم سمت شما
مامان پارمیدا
24 آبان 94 8:47
هانا جونم خوش بگذره مسافرت . ما که خیلی دلمون برات تنگ شده [ممنون خاله زهره.ماهم دلمون برای شما و پارمیدا جون خیلی خیلی تنگ شده.دوستتون داریم یک دنیا
مامان مریم
20 دی 94 13:08
سلام مامان هانا جون منم 6 ماه مرخصی داشتم اولش سخت بود ولی کم کم عادت کردیم البته دخمل من پیش مامانم میمونه درکل دختر عشششششششششششششششششقه پیش ما سر بزنید لینک هم شدید... [سلااااام مرسی ازین که ما رو جز دوستانتون قبول کردید خیلی خوشحال شدیم مرسییییییی]
مامان سمانه
20 دی 94 21:17
سلام دوست عزیییزم ، ماشا... چ دختر نازی دارین خدا حظش کنه ، چند ماهی از دختر من کوچیکتره ، خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم [سلام عزیزم ممنون حدا گل ناز شما رو هم زیز سایه پدر و مادر سالم نگه داره ممنون که به ما سر زدین]
مامان حلما
26 دی 94 0:44
سلام افرین مامان جون تا موقعی که دختر نیاز به عاقوشت داره که تا 1سال نیمگیه خودتو در اختیارش بزار بدون که نتیجشم میبینی موفق باشی [سلام عزیز دلم ممنونم که تاییدم کردین.ایشالا که همینطور باشه و دخترم اذیت نشه]