ماهگرد نهم هانای نازنینم
عزیزترینم،فرزندم،هانای من.....
من مادرت هستم...هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد،من با عشق با اختیا رپذیرفتم که مادرت باشم🌼🌹
من به اختیار مادر شدم تا بدانم....
معنی بیخوابیهای شبانه را...
تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت حجمی از سکوت؛که گاه ازخودگذشتگی نامیده میشود..
تا بدانم حجم یک لبخندکودکانه ات میتواند معجزه زندگی دوباره ام باشد؛
من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین....
بهشت من، زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست؛که ارام در آغوشم رویای پروانه آرزوهایت را میبینی💕💕
من مادرم همانی که خدا ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را
من هیچ نمیخواهم هیچ...
هیچ روزی به من تعلق ندارد،همه ساعتها و ثانیه های من تویی ومن دست کودکیت را میگیرم تابه فردای انسانیت برسانم که این بر من رسالت است.
و هیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من با عشق تو را به این دنیای پرآشوب خوانده ام
هانای عزیزم امشب نه آبان نهمین ماهگرد در آغوش کشیدن توست
نه ماه رو به انتظار دیدن روی ماهت بودم و ازون لحظه ملکوتی دیدار نه ماه گذشت.....
نه ماهه که خوشبخت ترین آدم روی زمینم و با فرشته کوچیکم در اوج خوشبختی زندگی میکنم
هانای نازنینم دیوانه وار دوستت داریم
و اینم عکس آخرت که دیگه واقعا کلافه شده بودی
الهی مامان فدای دهن خوشکلت بشه💖