دل نوشته های مامان نازی برای دخمل عزیزش
سلام عروسک مامان خوبی دخمل نانازم توی دل مامان بهت خوش می گذره؟ دیگه دل مامان جای تو نیست و باید بیای بیرون عزیزکم میخوای دل مامانی رو خالی کنی؟میخوای بیای بیرون؟خوب من که دلم برات تنگ میشه عزیز دل مامان من بهت خیلی عادت کردم الان 38 هفته و 6 روزه که لحظه لحظه عمرم رو با تو بودم.با تو خوابیدم و با تو بیدار شدم .با تو غدا خوردم و با تو خندیدم و هرازگاهی توی خلوتم باهات گریه کردم.تو بودی محرم رازم که همه دلواپسی هام رو بهت می گفتم و تو آروم بهم گوش میدادی و با تکونات بهم میگفتی که آروم باش مامانی من هستم. مامان الهی فدای تکونات بشه که دلم براشون تنگ میشه.نمیدونم این که میگم اسمش چیه؟خودخواهیه یا یک حس مادرانه...
نویسنده :
مامان بهناز
11:44