هانا جونهانا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
مامان بهنازمامان بهناز، تا این لحظه: 37 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

هانا امید من و بابا

عاشق زندگیمم

خرید سیسمونی

1393/7/28 0:16
نویسنده : مامان بهناز
623 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به خوشکل طلای خودم.سلام به دخمل شیطون و عزیز خودم.niniweblog.com

مامان فدای دست و پاهای کوچولوت بشه که اینقد خوشکل تکونشون میدی و به مامان میگی که هستی.ضربه هات اینقد محکم شده که شبا باهاشون بیدار میشمniniweblog.com.تازه بعضی وقتا میری یه گوشه دل مامان گوله میشی و کامل میشه لمست کرد.الهی قربونت برم

این روزا مامان زهرا پیشمونه و حسابی داریم حال می کنیم.بخور و بخواب.منم که استعلاجی دارم و کلی بهمون داره حال میده و دیگه خبری از صب زود پا شدن نیستniniweblog.com.

اما فقط حیف شد که با وجود برنامه ریزی ها برای خرید سیسمونیت من فشارم با راه رفتن بالا میره و خیلی حالم بد میشه و دکترم هم اجازه نداد که زیاد راه برم و حتی بهش گفتم میخوام سیسمونی بخرم گفت فعلا فقط استراحت.ذو سه روز اول قبل از بذ شدن حالم و ذکتر رفتن، رفتیم و خوشبختانه سرویس چوبت رو سفارش دادیم ولی برا بقیه چیزا توان نداشتم و چون دوس دارم خودم انتخاب کنم فقط چند دست لباس شیک و مارک و کفش و پتو شد برات بخریم برا همین قرار شد من فعلا استراحت کنم و به فکر خودم و شما باشم.ایشالا خوب که شدم بعدا کم کم بقیه رو میخریم.

راستی عسل مامان فردا که 28 مهره قراره من و تو مامان زهرا بریم باهم کرمان تا اون جا من حسابی استراحت کنم تا و هم یه حال و هوایی عوض کنی و همه عزیزام رو بیبینیم.niniweblog.com

اما مامانی  ناراحته که باباجونی تنها میشه و دلمم براش خیلی تنگ میشهniniweblog.com، ولی خوب من و تو هم اینجا از صب تا 9.5 شب تنهاییم و بابا خودش خواست که بریم.فدای بابای مهربونت بشم.شیطون بلا الان که دارم مینویسم الهی دورت بگردم اینقد لگد زدی بابا کلی خوشحال شد و نازت کرد.انگار داری خداحافظی میکنی باهاشniniweblog.com.فدای دختر باهوشم بشم من.niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)