سفر کرمانشاه عروسک ما
سلام دختر کوچولوی کرد من .خوبی عروسک مامان؟
دوباره رفتیم سفر .این بار رفتیم کرمانشاه
تعطیلات چهاردهم پانزدهم خرداد ۹۸
خیلی خیلی قشنگ بود و گرررررم
بعد از رفتن به عار قوری قلعه در جوانرود همونجا عکس با لباس کردی میگرفتن و تو شدی هانای کرد خوشکل
غَشششش کردیم برات
لباسشو نشد بخریم از بازار اما کلاه و شال کردی زیرش رو برات یادگاری گرفتیم
خیلی جاهای خوشکل رفتیم و عکس گرفتیم
که همه رو برات یادگاری میزارم نفس مامان
روز اول تو سراب صحنه سوار اسب و موتور شدیم و کلی خوش گذشتت ولی خوب ظهر و افتاب سوزان هم کلافگی و غررر و .... هم داشت دیگه
بعد اونم رفتیم هتل و استراحت و شبم رفتیم طاق بستان وشهربازی طبق معمول هر مسافرت و بعدم شام
شما هم که عاشق هتل و یخچال کوچولوی هتل هستی و کلی حال کردی.
شب رو حسابی خوابیدیم و فردا صبحشم باهم رفتیم شهر جوانرود و غار قوری قلعه
بعد غار برگشتیم به سمت کرمانشاه و شما لالا کردی توی راه .️
روز سومم صبح رفتیم بازار سنتی و دنبال لباس کردی و چیز میزای زرق و برق دار که شما دوست داری.توی بازار کلی برای خودت حال کردی و خرید کردی.بعدم رفتیم کارگاه نون برنجی پزی رو دیدیم و سوغاتی خریدیم.هوا هم حسابی گرم بود و داغغغ
بعد اونم تکیه کمال الملک که یک منبر قدیمی داشت و شما رفته بودی روش و میگفتی من پادشاه این سرزمینم الهی مامان فدات شه
بعد ناهارم رفتیم سراب نیلوفر که واقعا عاللللی بود.
تاق بستان و سراب نیلوفرم توی بدنامه اون روزمون بود.خیلی خوش گذشت و قشنگیاش گرمای وحشتناک رو قابل تحمل کرد برامون
تو این عکسم که تو حسابی گرمت شده بود و رفته بودی روی سرسره بادی لختت کردم و یکهو گفتی مامان خصوصیم دیده شده و عینک من رو گداشتی روی .. و کلی خندیدیمدسته عینک منم شکست
و روز اخرم رفتیم بیستون و شما اصرار داشتی حتما کوه نوردی کنی اما حسابیییی دااااغ بود برای همین من و شما رفتیم اب بازی و بابا رفت برامون عکس و فیلم از شاهکارهای فرهاد گرفت
و این بود داستان ماجراجویی این سفر ما
و اینم بگم که شما خیلی خیلی خانوم طلا هستی و دختر خوش سفر ما
عاشقتم مامانی
همه جون و عمر مایی
سفر کرمانشاه عروسک مامان