هانا جونهانا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره
مامان بهنازمامان بهناز، تا این لحظه: 37 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

هانا امید من و بابا

عاشق زندگیمم

اولین کنسرت

1395/5/22 9:03
نویسنده : مامان بهناز
320 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر شاد و کوچولوی من

قربونت برم که اینقد رقص دوست داری و اون دستای کوچولوت رو پیچ و تاب میدی.فدای اون دهن یک ذره ایت بشم که همش میگی  نانای و شونه هات رو بالا پایین میندازی.

ااااآخ که چقد مییییی خوامتتتتت

روزی هزار بار شکر خدارو میکنم که همچون تویی رو به من داده.

ماشالا و لا حول ولا قوه الا بالله

دیروز یعنی 21 مرداد 95 کنگره اپتومتری ما بود و برای اولین بار با نی نی خوشکلمون هانا خانوم رفتیم سالن همایش که هم استادا هم دوستام عروسکم رو ببینن.

خداروشکر اون روز صب تا 11 خوابیدی و شارژ بیدار شدی و مثه یک ماه شدی و رفتیم.

فقط اونجا طبق معمول همشششششش بغل من بودی و کمرم درد گرفته بود و زودی برگشتیم.

برگشتیم تا استراحتی بکنیم و شب با عمه مهلا جون بریم کنسرت محسن یگانه که جز برنامه کنگره بود.

اول برنامه سخنرانی های علمی بود و تو دوس نداشتی بشیتی سالن که البته حقم داشتی.برای همین رفتیم بیرون و دیدیم بلللله اونجا پر هست از نی نی  .

و شما کلی بازی کردی و صد البته مامان رو ترکوندی!!!!!

 کنسرت که شروع شد رفتیم داخل و خدارو شکرررررر همکاری کردی و همش دست زدی و رقصیدی و جیغ کشیدی.

خوشحالم که بهت خوش گذشت و دوست داشتی.

الان که مینویسم لالایی و من انگشتای پام بعلت بغل کردن زیاد بعضیا با کفش پاشنه بلند درد میکنه و خوابم نمیبره.امااااااا به صورتت که نگاه میکنم دردم یادم میره و میگم فداااای سرش.در عوض عروسک دارم و عاااااشقشششم

 

 

 

 

 

 

 

و اینم هانا خانوم در حال کشف و ارتباط با مورچه های گرامی

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)