نوروز 1395
عرووووسک نازم سال نوت مبارک عزیز دلم
این دومین ساله که کنار سفره هفت سین تو بغلمی
سال اول 50 روزه بودی و تو خونه بابا حمید و امسالم 13 ماهه و توی خونه بابا حسین
ایشالا مامان جونی سال خوبی برات باشه.
پر باشه از شادی و ارامش برای هممون
شما قشنگ راه بری.خوابت زیاد شه.با مهدکودک راحت کنار بیای و .....
عاشقتم دختر خوشکل و پر ناز و ادای من
ماشالا ماشالا بهت
لا حول و لا قوه الا بالله العلی و العظیم
اونقد شیرین بازی درمیاری که همش در حال چهارقل خوندن و ان یکاد به جونتم
دوووووووووست دارم هااااااااااانااااااااا
اخخخخ فدات شم که دیگه اخرای مهمونی تویی که اینقد خوابت حساسه وسط جشن و رقص 50 نفر مهمون یک نیم ساعتی خوابیدی.فکر کنم واقعاااا خسته شده بودی.چون که صبحم سال تحویل ساعت 8 بود و من شما رو 7.5 بیدار کردم.اینم عکسای فرشته نانازم
راستی هانا جونم این تعطیلات بازم دوتا جشن داشتیم.یکیش 28 اسفند مراسم جشن عقد عمه مهلا توی تالار بود و یکی دیگه هم 4 فروردین مراسم جشن ختنه سوران پسرعموی نازت امیرعلی جون بود.که شما تو هر دوتاش مثه ماه بودی گل نازم.
این عکس اخریه منم مامان جون.تولد یکسالگیمه.نیگاه کن چقد شبیه همیم.اخ که چه کیفی داره این شباهت.