معجزه آفرینش
از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد ، شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد میزنند ومن در اوج عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم ........ سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن تو بود آمدی وآسمان وزمین را برایم بهشت کردی ... عروسک مامانی ، من و بابا سال تحویل سال 93 بعد اینکه دیگه درسمون و سربازی بابایی تموم شده بود سر سفره هفت سین از خدا خواستیم که دیگه ما رو لایق بدونه و بهمون یه فرزند سالم و صالح هر وقت که خودش صلاح بدونه عطا کنه .و حتی وقتی که داشتیم از شهر بابا برمی گشتیم و رفتیم پابوس آقا امام ...
نویسنده :
مامان بهناز
12:04