پیش تولد ۵ سالگی
سلااااااااااااام دختر ۵ ساله من
واااای خدایا این چه حسیه که من روزای تولد تو دارم
دیشب همش مرور خاطرات میکردم و دلم غش و صعف میرفت برات.
به تموم سختیهای بزرگ کردنت به تموم شیرینیهاش فک کردم.
به تموم دندون دراوردنات و شبهای بی خوابی.به اون الرژی لعنتی که تو و ما رو حسابی اذیت کردن.به خنده های قشنگت.به لپای تپلت.به دستای تپلت که از شدت تپلی خط خطی بود
لحظه لحظه و ثانیه ثانیش رو یادمه.
اونقدر برام عزیز و دوستداشتنی هستی که هر شب موقع خواب به خدا میگم خدایا ممنونم ازت.خدایا به من ببخش این عروسک رو
امسال هی میپرسیدی تولدم کی میشه .برفا داره اب میشه کهمگه نگفتی برف بیاد تولدم میشه️
امسال تولدت مقارن شد با شهادت حصرت فاطمه که به احترامش جشن تولدت رو که قراره مفصل توی مهدکودک برات بگیریم انداختیم دوشنبه بعدش یعنی چهاردهم.🥰
اما خوب ازونجایی که تولد و قشنگیش به روز خودشه امشب برات با کیک کوچولویی که هدیه هایپراستار بود یک تولد کوچولو و چند دقیقه ای و شمع فوت کردن برات گرفتیم.
الهی به همه ارزوهات برسی دختر قشنگ ودوست داشتنی من
یعنی چی داشتی ارزو میکردی ؟؟
واااای خدایا این چه حسیه که من روزای تولد تو دارم
دیشب همش مرور خاطرات میکردم و دلم غش و صعف میرفت برات.
به تموم سختیهای بزرگ کردنت به تموم شیرینیهاش فک کردم.
به تموم دندون دراوردنات و شبهای بی خوابی.به اون الرژی لعنتی که تو و ما رو حسابی اذیت کردن.به خنده های قشنگت.به لپای تپلت.به دستای تپلت که از شدت تپلی خط خطی بود
لحظه لحظه و ثانیه ثانیش رو یادمه.
اونقدر برام عزیز و دوستداشتنی هستی که هر شب موقع خواب به خدا میگم خدایا ممنونم ازت.خدایا به من ببخش این عروسک رو
امسال هی میپرسیدی تولدم کی میشه .برفا داره اب میشه کهمگه نگفتی برف بیاد تولدم میشه️
امسال تولدت مقارن شد با شهادت حصرت فاطمه که به احترامش جشن تولدت رو که قراره مفصل توی مهدکودک برات بگیریم انداختیم دوشنبه بعدش یعنی چهاردهم.🥰
اما خوب ازونجایی که تولد و قشنگیش به روز خودشه امشب برات با کیک کوچولویی که هدیه هایپراستار بود یک تولد کوچولو و چند دقیقه ای و شمع فوت کردن برات گرفتیم.
الهی به همه ارزوهات برسی دختر قشنگ ودوست داشتنی من
یعنی چی داشتی ارزو میکردی ؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی